شعر در مورد دکتر چمران
شعر در مورد دکتر چمران
شعر در مورد دکتر چمران ,شعری در مورد شهید چمران,شعر در باره شهید چمران,شعری درباره شهید چمران,شعر درباره ی شهید چمران,شعر دکتر چمران,شعر شهید دکتر چمران,شعر در مورد دکتر چمران,شعری در مورد شهید چمران,شعر در باره شهید چمران,شعر درباره ی دکتر چمران,شعر کودکانه در مورد دکتر چمران,شعر مفهومی در مورد دکتر چمران,شعرهای کودکانه در مورد دکتر چمران
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد دکتر چمران برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
مردی به ازای شرف
به تُردی ساقه انجیر
صخرهای زیر آب
صلابت آرام مستتر
خشونت در بازوانش به استراحت مینشست
تا راستتر بایستد
شعر در مورد دکتر چمران
دستهای نوازشش گربهها را پلنگی میآموخت
با چشمانی صبور و سمور
تندیس عمل و امل
و چون تندیس، آرام
بیادعا چون باران؛
به سادگی آب از ناودان هر دل، جاری
و شاهین، بر برج بیداری،
با پرواز و نگاه کبوتران
میان بسته و بازوان گشاده،
در هودج عشقی سرخ
از حریر خون گذشت
شعری در مورد شهید چمران
نام تو در آمیخته با سوسنگرد
دارد با خود عشق تو را سوسنگرد
چمران بزرگ! با غمت هر شب و روز
میریزد اشک، بیصدا سوسنگرد
شعر در باره شهید چمران
ای کاش رها ز نام و از نان باشیم
مانند نسیم در بهاران باشیم
آنروز که هرکسی رفیقی دارد
ای کاش که همنشین چمران باشیم
شعری درباره شهید چمران
در راه خدا گذشت از جان، چمران
آغوش گشود بر شهیدان، چمران
دهلاویه پرسید که این مرد که بود؟
گفتند فرشتگان که چمران، چمران
شعر درباره ی شهید چمران
هر ابر که در هواست باران نشود
هر دلداده لایق جانان نشود
در سینه شراری از صفا باید داشت
هر مرد که مصطفای چمران نشود
شعر دکتر چمران
آن کس که شهادتطلب از ما میکرد
پیوسته ره عشق تمنا میکرد
آن کس که چو میدید روان اشکی
بیهیچ درنگیش مداوا میکرد
شعر شهید دکتر چمران
آن کس چو مردان غیور اسلام
آن ناخلفان را همه رسوا میکرد
آن کس که به جبهه روبروی کفار
با توپ و تفنگ این همه غوغا میکرد
شعر در مورد دکتر چمران
آن کس که به غرب و گوشههایی ز جنوب
نامش همه جا همهمه بر پا میکرد
اکنون به مزارش همه گردیم همه
مشغول دعا و ذکر و وردیم همه
شعری در مورد شهید چمران
آن کس که به جبهههای غرب ایران
پیوسته گذشته بود هم از دل و جان
آن کس که میان موج و خون و آتش
رویید چو سرخ لاله اندر گلدان
شعر در باره شهید چمران
آن کس که بجنگید بسی با کفار
در شرق فلسطین و جنوب لبنان
آن کس که شهید گشته اکنون اینسان
بوده است عصاره بلوغ و ایمان
شعر درباره ی دکتر چمران
آن کس که که نهاده در کفش عمر عزیز
جان داده به راه ملک و دین و ایران
اکنون به مزارش همه گردیم همه
مشغول دعا و ذکر و وردیم همه
شعر کودکانه در مورد دکتر چمران
ای تنهای من
ای گمشده ی جهان
ای مرغ پر و بال شکسته
ای طایر بلند پرواز قدس
سرود تنهایی من
نثار تو باد
من نیز طایر قدسم
که در این خراب آباد گرفتار آمده ام
مرغی پر و بال شکسته ام
که در وادی عدم گم گشته ام
آتشی مقدس در قلبم زبانه می کشد
روحم به امید معراج به پرواز در می آید
می جوشم می خروشم
شعر مفهومی در مورد دکتر چمران
تو را در ارتفاع عشق دیدم
دو دستت در قنوتی عارفانه
لبانت گرم گلبانگ مناجات
به کوی وصل میرفتی شبانه
تو را دیدم به نرمی چون کبوتر
به بام عشق و خون، پر میکشیدى
سوار باره معراج بودى
سبوی نور را سر میکشیدى
شعرهای کودکانه در مورد دکتر چمران
تو را دیدم، تو را در هیئتی سرخ
درون هودجی از نور بودى
ملایک همرکابان تو بودند
ولی افسوس، از من دور بودى
تو را دیدم، تو را ای گُرد عاشق!
که با تیغ و دعا همراز بودى
نگاهت راوی فتح و ظفر بود
به اوجِ عشق، در پرواز بودى
تو را دیدم، تو را ای سرخ پیروز!
که روزیخوار خوان عشق بودى
دلت روشنز انوار یقین بود
شهادت را تبسّم مینمودى
تو را دیدم، ردای زخم بر دوش
و یک شب ناگهان در خون شکفتى
ز خونت صبحدم، خورشید رویید
در آغوش سحر، آرام خفتى
شعر در مورد دکتر چمران
بیشتر بخوانید :
- ۹۷/۰۷/۰۹